چند روز قبل خانواده یک جوان ایرانی به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران رفتند و گفتند که پسرشان در شهر ایوو چین به قتل رسیده است. آنها میگفتند که قاتلان ایرانی هستند و با شکایت از آنها خواستگار رسیدگی به این پرونده شدند. در این میان یکی از اعضای خانواده پسرجوان به قاضی ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: مهدی(مقتول) صاحب یک شرکت بود و مدتی قبل به همراه همسرش برای کارهای تجاری به چین سفر کرد و مدتی در آنجا ساکن شدند تا کارهایشان را انجام دهند. آنها در شهر ایوو ساکن بودند و من نیز برای دیدن آنها به چین سفر کردم.
وی ادامه داد: شب حادثه در خانه آنها بودم که یکی از دوستان مهدی که ایرانی بود به او زنگ زد و با او قرار کاری گذاشت. آنطور که من متوجه شدم به جز دوست ایرانی مهدی، پسر دیگری هم قرار بود به سر قرار برود و ظاهرا مهدی با او اختلافاتی داشت. به همین دلیل وقتی نام آن شخص را شنید مخالفت و قرار را کنسل کرد. اما دوستش دوباره به او زنگ زد و اصرار داشت که باید وی را ببیند. به پیشنهاد برادرم محل قرار تغییر کرد و قرار شد آنها به دفتر کار مهدی بروند.
برادر متوفی گفت: مهدی برای دیدن آن دو نفر از خانه خارج شد تا به دفتر کارش برود اما گمان نمیکردیم که این آخرین باری باشد که او را زنده میبینیم. قرار بود برای شام برگردد اما خبری از او نشد و همسرش که به شدت نگران شده بود با موبایلش تماس گرفت و او جواب داد و گفت تا ساعتی دیگر برمی گردد. اما دو سه ساعتی گذشت و خبری از بازگشت او نشد تا اینکه دوستش، یعنی همان فردی که به مهدی زنگ زده بود با موبایل همسر برادرم تماس گرفت و گفت حال مهدی بد شده و خواست تا هرچه سریعتر خودمان را به دفتر کارش برسانیم و او را به بیمارستان منتقل کنیم. وقتی به آنجا رفتیم متوجه شدیم برادرم را به بیمارستان رسانده اند و او تحت درمان قرار گرفته است اما ساعاتی بعد به طرز باورنکردنی فوت شد. پزشکی قانونی چین نیز اعلام کرد که ضربه به سر و در پی آن ضربه مغزی علت فوت مهدی بوده است. پس از آن جسد را به ایران منتقل کرده و مراسم خاکسپاری انجام شد. به دنبال مرگ برادرم، ما از دوستش شکایت کردیم و در چین هم پیگیر پرونده هستیم و حتی تصاویر دوربین های مداربسته شرکت مورد بازبینی قرار گرفت که مشخص شد ابتدا نفر اول یعنی همان دوست ایرانی وی به شرکت رفته و بعد نفر دوم. ما از هردوی آنها شکایت داریم و شک نداریم بر سر اختلافاتی که با برادرم داشتهاند او را به قتل رسانده اند.
منبع:
ماموران کلانتری 160 خزانه در محل حاضر شدند و رسیدگی به موضوع در جریان کار بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
حدود ساعت 4 صبح امروز، ماموران کلانتری 132 نبرد در جریان کشف پاهای بریده شده از جسد یک زن قرار گرفتند.بار دیگر تیم جنایی در صحنه حاضر شد که بررسی های اولیه حاکی از آن بود که پاهای کشف شده متعلق به نیم تنه کشف شده است.
احتمال می رود زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده باشد و تحقیقات برای یافتن ردی از عامل جنایت و همچنین احراز هویت جسد ادامه داشت تا اینکه روز گذشته هویت جسد شناسایی شد و یک مرد جوان که با مقتول در ارتباط بود به عنوان مظنون پرونده دستگیر شد.
تحقیقات برای فاش شدن راز ماجرا در حالی ادامه دارد که مظنون پرونده ارتباط خود با پرونده قتل را انکار می کند.
منبع: rokna
به همین خاطر چند بار باپزشک جراح تماس گرفتم. جراح ۵۰ ساله آدرسی در منطقه دیباجی جنوبی به من داد و از من خواست تا به آنجا بروم . من فکر میکردم آنجا مطب است. اما وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم او مرا به خانه پسر عمویش که در خارج از کشور به سر میبرد دعوت کرده است .او در آنجا به من تجاوز کرد. پزشک مشهور میگفت عاشقم شده و می خواهد با من ازدواج کند .من حالا به خاطر تجاوز و تزریق مواد فاسد به بدنم از او شاکی هستم .
با این شکایت تحقیقات در این زمینه آغاز و الینا به پزشکی قانونی معرفی شد. کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند عضلات وی به خاطر تزریق چربی فاسد فلج شده ، اختیار مدفوع ندارد و نیاز به درمان طولانی مدت است.
با این اظهار نظر پرونده دکتر مشهور به دادسرای جرائم پزشکی فرستاده شد تا به جرم وی رسیدگی شود.
پرونده وی به اتهام تجاوز به عنف به دادگاه کیفری تهران فرستاده و او در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه الینا به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: من از این دکتر شاکی هستم .او مرا فریب داد و به خانه ای در خیابان دیباجی کشاند و با تهدید چاقو آزارم داد.
وقتی پزشک میانسال روبه روی قضات ایستاد جرمش را انکار کرد.
وی گفت :من دختر جوان را به خانه ای در خیابان دیباجی دعوت کردم و او با میل خودش به آنجا آمد. من با میل او با الینا رابطه برقرار کردم و او هیچ مقاومتی نکرد .من اصلاً با چاقو او را تهدید نکرده بودم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده دکتر مشهور را به ۹۹ ضربه شلاق، 2 سال تبعید و 3 سال محرومیت از طبابت کردند.
با دکتر عابدین، جامعه شناس و روانشناس بالینی به گفت و گو نشستیم تا در خصوص ابعاد روانی این پرونده پیچیده صحبت کنیم.
دکتر عابدین در ابتدا گفت: باید جوانب این موضوع را در سطح روانشناسی و فردی در تک تک افراد بنگریم. هر فردی الگوهای رفتاری و مردم شناسی در سطح اجتماعی برای هر فردی متفاوت است.
وی افزود: مدتی است که در جامعه ایران، عموم مردم آن چنان در مشکلات غرق شده اند که به بی تفاوتی، کرختی و بی علاقگی اجتماعی رسیده اند.
این دکتر جامعه شناس ادامه داد: ممکن است برخی فکر کنند چون برخی از مردم از سرعت رسیدگی به پرونده های قضائی شان ناامیدند و قوانین ممکن است به نفع مظلوم نباشد، در نتیجه کسی به دنبال شکایت و حق خواهی نرود. به همین خاطر با خیال راحت به جرم خود می پردازند.
دکتر عابدین گفت: شرایط فرهنگی جامعه مردم را بیشتر به سکوت دعوت می کنند تا اینکه آن ها را به سوی حق خواهی ببرد.
او در پایان گفت: البته باید تصمیم این دخترو اعتماد اشتباهش نیز مورد بررسی قرار بگیرد ولی سکوت کردن در هنگام ظلم دیدن به هیچ عنوان، جایز نیست. بهتر است مبنای اصلی ما در شرایط فعلی جامعه در وهله اول بی اعتمادی باشد.
منبع: shahrekhabar
یکی از ماشینهای شست و شوی حرم مطهر رضوی در صحن آزادی دچار حریق شد.
روابط عمومی آستان قدس رضوی اعلام کرد: لحظاتی پیش یکی از ماشینهای شست و شوی حرم مطهر رضوی در صحن آزادی دچار حریق شد که به سرعت توسط یگان مستقر آتشنشانی اطفا گردید.
این حریق خسارت جانی نداشته و علت آن در دست بررسی است.
منبع: shahrekhabar
به گزارش مشرق، اواسط سال قبل گزارش قتل یک جوان افغان در منطقه خلازیر تهران روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت.دوستان مقتول به نام ساعد، در اولین اظهارات خود به ماموران گفتند که در یک کوچه خلوت با پسر جوانی درگیر شدند و او با فرو کردن میله به قلب ساعد سبب مرگ او شد.
با اطلاعاتی که دوستان ساعد در اختیار ماموران پلیس قرار دادند، متهم چند روز بعد از قتل در حالی که در همان حوالی محل وقوع حادثه پرسه می زد شناسایی و دستگیر شد.
خانواده متهم توانستند با وساطت و پادرمیانی، بعد از پرداخت وجه المصالحه رضایت اولیای دم را جلب کنند و به این ترتیب متهم که از چوبه دار رهایی پیدا کرده بود روز گذشته پای میز محاکمه رفت و به لحاظ جنبه عمومی جرم از خود دفاع کرد.
قتل جوان زورگیر در پاتوق خرید و فروش مواد مخدر
در ابتدای جلسه رسیدگی قضات حاضر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران، اتهام متهم را به او تفهیم کردند.
متهم در دفاع از خود به تشریح روز حادثه پرداخت و گفت:«روز حادثه در یک ساختمان در اسلامشهر مشغول گچ کاری بودم که تصمیم گرفتم برای تامین مواد مخدر به محله خلازیر تهران بروم. آنجا پاتوق خرید مواد مخدر شده بود. بعد از تامین مواد مخدر، وقتی در مسیر برگشت در حال عبور از یک کوچه بودم ناگهان ۳ پسر جوان که آنها هم مثل خودم اهل افغانستان بودند، به سمت من آمدند.یکی از آنها میلگرد دستش بود و یکی دیگر یک چوبدستی داشت.آنها به من گفتند هر چه داری خالی کن و موبایلم را از جیبم قاپیدند.
بعد آن فردی که میلگرد دستش بود شروع به کتک زدن من کرد.من هم برای اینکه خودم را از مهلکه خلاص کنم میلگرد را از دستش کشیدم و با همان یک ضربه به او زدم.اما قصد کشتن او را نداشتم.»
قاضی خطاب به متهم گفت:«ضربه ای که با میلگرد به مقتول زدی مثل نیزه به قلب او فرو رفته است. با وارد کردن چنین ضربه ای احتمال نمی دادی موجب مرگ او شوی؟»
متهم گفت:«من اصلا متوجه نشدم ضربه به کدام قسمت بدنش وارد می شود.وقتی بار بعد به خلازیر رفتم و دستگیر شدم، متوجه شدم که آن جوان فوت کرده و شوکه و ناراحت شدم.»
قضات دادگاه بعداز ثبت اظهارات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.
منبع:رکنا